کد مطلب:26467 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:287

جامعه یا کتاب امام علی











.

از احادیث بسیار چنین بر می آید كه امام علی بن ابی طالب (ع) چندین كتاب داشته كه حاوی مجموعه ی احكام و معارف دین اسلام بوده است. در اینجا به بررسی پیرامون یكی از این كتب كه در طیّ احادیثی تحت عنوان «جامعه» مطرح شده است، اكتفا می نماییم. این كتاب به املأ رسول خدا (ص) و خط حضرت علی (ع) تدوین شده است، و ظاهراً مقصود از «كتاب علی (ع)» در پاره ای روایات دیگر نیز همین كتاب می باشد.

در كتاب اصول كافی، بصائر الدرجات از قول ابوبصیر[2] روایتی نقل شده است كه ما آن را عیناً از «كافی»[3] نقل می كنیم.

ابوبصیر گفته است:

[صفحه 2]

خدمت امام جعفر صادق (ع) رسیدم و گفتم:

فدایت شوم، سؤالی دارم. آیا اینجا كسی هست كه سخنان مرا بشنود؟

امام (ع) پرده ای را كه بین آن اتاق و اتاق مجاور آویخته شده بود كناری زد و در آنجا سركشید و سپس به من فرمود: «ای ابومحمد! هر چه می خواهی بپرس».

گفتم: فدایت شوم، شیعیان تو طی احادیثی مدعی اند كه رسول خدا (ص) بابی از علم به روی علی (ع) گشوده است كه از آن هزار باب دیگر گشوده می شود.

تا آنجا كه امام (ع) در پاسخ وی می فرماید:

«ای ابومحمد! ما جامعه داریم و آنها چه می دانند كه جامعه چیست». پرسیدم:

فدای تو گردم، جامعه چیست؟ امام (ع) فرمود:

«صحیفه ای است به درازای هفتاد ذراع به ذراع رسول خدا (ص) و املای آن حضرت كه همه ی مطالب آن یك به یك از دو لب مبارك ایشان بیرون آمده و علی (ع) آن را به خط خود نوشته است.

در آن صحیفه از هر حلال و حرامی، و از هر آنچه كه مردم به آن نیاز داشته و دارند، سخن رفته است، حتی دیه ی یك خراش سطحی بر پوست بدن.»

آنگاه دست خود را به شانه ام زد و فرمود:

«اجازه می دهی ای ابومحمد؟»

جواب دادم: فدای تو گردم، تمام وجود من در اختیار تو است، هر چه خواهی انجام بده. پس آن حضرت با دست خود فشاری بر شانه ام وارد كرد و فرمود:

«حتی دیه ی این را!» و این مطلب را قدری غضب آلود فرمود.

من گفتم: به خدا سوگند كه این خود علم است و....

سخن پیرامون جامعه و كتاب امام علی (ع) در روایات متعدّدی آمده است، و در اینجا ما به ذكر همین یك روایت بسنده می كنیم.

حال به این سخن می پردازیم كه امامان بعد از امیرالمؤمنین علی (ع) كتابهای امام بویژه جامعه را چگونه پس از سپری شدن ایّام خویش به امام پس از خود به ودیعت می سپردند.

[صفحه 3]



صفحه 2، 3.





    1. نقش ائمه در احیأ دین،[ تهران]: مجمع علمی اسلامی، 1370، ج11، ص59. 46 -29.
    2. دو نفر به ابوبصیر معروف می باشند كه یكی از آنها یحیی پسر ابوالقاسم، مكنی به" ابومحمد" و از جمله اصحاب حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق (ع) بوده و مطلقاً به او" ابوبصیر" می گفتند. در اینجا مراد همین ابوبصیر است. به كتاب قاموس الرجال مراجعه فرمایید.
    3. كافی، ج1، ص239؛ بصائر الدرجات ص152 -151، وافی ج2، ص135، البته این روایت طولانی است و ما به قدر حاجت از آن برگزیده ایم. حدیثی دیگر نیز از ابوبصیر روایت شده كه با حدیث مزبور در لفظ قدری اختلاف دارد. رجوع شود به بصائر الدرجات ص149، ح14، و ص154، ح7، و ص142، ح1، و وافی، ج2، ص135.